تاریخ: پنجشنبه 6 بهمن 1390 - 09:37 عنوان: اهميت صنايع شيميايي و پتروشيمي در توسعه كارافريني و ثروت
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
اهميت صنايع شيميايي و صنايع پتروشيمي در توسعه صنعتي ،اقتصادي و تساعد ثروت ملي
رشته شيمي صنعتي كاربردي يكي از مهمترين شاه كليد هاي هاي علمي در گسترش تمدن فعلي امروزي مي باشد كه آشنايي و مهارت در اين رشته گره گشاي بسياري از مصارف روزانه زندگي انسان مي باشد وملتهايي كه دراين دسته فنون مهارت دارند قادر به دستيابي به ثروت هاي فراوان اقتصادي مي باشند. سرمايه گذاري علمي، انساني و مالي در اين رشته يكي از دريچه هاي دسترسي به ثروت فراوان مي باشد. نسلي كه قادر به تحصيل وتكميل رشته شيمي صنعتي كاربردي باشند مي توانند با عزت تمام داراي اقتصادي مستقل و پايدار باشند.در اهميت اين علم كاربردي شيمي بايد ياداورشويم كه كشورهايي كه به صنعت پيشرفته دست يافته اند در قدم اول اين علم پايه ايي را در كشور خويش توسعه و ترويج داده و با توسعه ان به توانمندي وسيعي در توليد كالا و ضروريات زندگي دست يافته و به صادركنندگان جهاني عظيم كالا تبديل شده اند. در حالي كه كشور ايران جايگاه هيجدهم را توليد علم شيمي قرار دارد و با تلاش پژوهش گران و دانشمندان و استادان ميتواند از رتبه بهتر برخوردار بوده و نيز علم كاربري شيمي صنعتي بشكل وسيع در توليد كالا توسعه ورواج يابد. علم كاربردي شيمي صنعتي يكي از مهترين رشته هايي است كه در صورت سرمايه گذاري علمي انساني و صنعتي بالاترين ثمرات را داده و در بهبود اقتصادي و رشد توليدات و مصارف داخلي در همه رشته هاي مورد نياز اهم از صنعتي و كشاورزي نقشي انقلابي عظيمي در برخواهد داشت. بر استادان و دانشمندان است كه با اعتماد بنفس بيشتر در باره مفاخر علمي ملي پژوهش علمي انجام و ان را به خودي و جهانيان بشناسانند و براي خويش نيز هويت علمي و ملي قائل شده و از تجارب علمي جهاني به بهترين و عالي ترين شكل استفاده نموده و همانطور كه غربيان نيز از قرون وسطي به بعد از ثمرات علمي ايرانيان و مسلمانان بهره ها بردند، بهره برداري نمايند. زيرا علم مانند تحفه اي است كه دست به دست چرخيده تا بشكل فعلي درامده و همه تمدنها در شكل گيري ان سهيم هستند و از بهره برداري از ان نيز سهيم خواهند بود. بر دانشمندان ماست كه از هرگونه غرب زدگي برا اساس تثوري رايج علم فعلي يعني اروپا مركزي( يعني غيبت همه كشورها و تمدنها و انحصار علم پروري فقط و فقط به اروپائيان) بخصوص در نوشتن تاريخچه علوم فاصله گرفته و سهمي نيز براي بازشناسي هويت علمي ايرانيان در نوشته هاي خويش قائل شده و خود را هيچ نپندارند و قدري از حقايق علمي كه درايران و در كشورهاي شرقي گذشته را رادر نوشته هاي خويش منعكس نمايند............ مولف
ايران در جايگاه 18توليدعلم شيمي جهان
دكتر زلفي گل در گفتگو با ايسنا با بيان اين كه سازمان ملل سال 2011 را به عنوان سال جهاني شيمي نامگذاري كرده است ، گفت: دليل اصلي اين نامگذاري است كه امروز علم شيمي به عنوان علمي پايه و تاثيرگذار در انرژي هسته اي ، نفت ، گاز ، پتروشيمي ، پيل سوختي ، صنعت دارو ، پلاستيك ، سازههاي جديد فايبرگلاس و بخش عظيمي از صنايع به شمار ميرود.
دبير انجمن شيمي ايران با تاكيد بر اين كه اقتصاد ايران بر پايه نفت، گاز و پتروشيمي و صنايع شيميايي است، خاطرنشان كرد: از اين رو بايد به علم شيمي در كشور به عنوان علمي كه با اقتصاد ملي مرتبط است، توجه ويژهاي شود. اميدواريم سال جهاني شيمي فرصت مناسبي باشد تا بتوان اين علم را به جامعه معرفي كرد.قرار است كتابي با عنوان پيشگامان علم شيمي به همت «دكتر كاظم كارگشا» منتشر شود تا توليدكنندگان علم شيمي ايران در آن معرفي شوند.
رييس دانشگاه بوعليسينا همدان در خصوص وضعيت علم شيمي ايران در جهان گفت: ايران در سال 2008 در كل علم شيمي از نظر تعداد چاپ مقالات در مجلات بينالمللي رتبه 18 جهان را كسب كرد.همچنين در رشته پليمر به عنوان يكي از زير شاخههاي شيمي رتبه دهم دنيا كسب شده است. البته از سال 2005 به بعد در كل علم شيمي، رتبه اول منطقه از آن ايران است و كشور تركيه را هم از لحاظ تعداد مقالات و هم تعداد ارجاعات به عنوان رقيب اصلي در سطح منطقه كنار گذاشتهايم
نقل از سايت مركز شيمي و اطلاع رساني حيان
--------------------------
وقتي به تاريخچه علم شيمي مي نگريم نان درخشان دانشمند ايراني زكرياي رازي ذهن ها را به خود جلب مي كند. در زماني كه اروپا درقرون وسطي در تاريكي ميزست زكرياي رازي در آزمايشگاه خويش قادر به كشف موادي مانندالكل ، جوهر گوگردو مواد ديگر گرديد . كشف الكل انقلابي عظيم در علم پزشكي و صنعت را پديد آورد و نقش شيمي در بهبود كيفي زندگي در هر صده آشكارتر گرديد. همانگونه كه مي بينيم با كشف جوهر گوگرد در صنعت نيز نقشي موثري داشت. چند هزار سال قبل از قرون وسطي ايرانيان صنعت گر بوسيله دانش كاربردي به نقش اسيدها در حرفه هايي مانند صنعت نساجي ، صنعت فلزكاري و صنعت دباغي آشنا بوده و از ان به بالاترين شكل كاربردي استفاده مي نموده اند. محمد زكرياي رازي يكي ار بزرگترين بنيانگذارن علم شيمي در عصر قرون وسطي مي باشد كه نقش و ارزش علمي جهاني خدمات اين شخصيت بزرگ در علم شيمي در جهان مدرن اينترنتي در كشورهاي غربي به عمد مسكوت مانده. حتي بيسوادي علماي غربي بشكلي بوده كه اين دانشمند ايراني را به غلط عرب قلمداد ميكرده اند . در حالي كه زكرياي رازي در شهر ري كه از شهرهاي مهم ( علمي و فرهنگي ايرانيان )ان زمان بوده و در انجا بدنيا آمده. جا دارد كه دانشمندان غربي فعلي اينگونه غلط هاي فاحش را در كتابهاي خويش تصحيح نمايند و نيز جا دارد كه دانشمندان وفرهنگ شناسان ما نيز بزبان هاي زنده جهان ايندسته غلط هارا به شكل نوشتاري به اين دانشمندان تذكر دهند. لازم است كه دانشمندان غربي بدانند كه در دوره اسلامي زبان عربي وسيله ارتباط عمومي همه دانشمندان در ممالك اسلامي با هم بوده وبا اين زبان همه علماء با يكديگر ارتباط علمي و نوشتاري و تحريري برقرارميساخته اند تا بشكل زنده در جريان رخدادهاي علمي و فرهنگي يكديگر قرار گيرند واستفاده از اين زبان به معني اين نبوده كه دانشمندان و نويسندگان ايراني مليت عربي داشته اند. نكته ديگر نيز اين است كه مولفان غربي لازم است اول به زندگينامه و مكان زيست و زادگاه يك دانشمند مراجعه كرده و تا با هويت ملي هر دانشمندي بر انان روشن گردد. دزدي فقط اين نيست كه از ديوار يكي بالا برويم و به جان و مالش تعرض كنيم. غارت فرهنگي و استعماري يعني اينكه بيايند و دانشمندان ايراني را به اسم كشورهاي ديگر چاپ بزنند و به همه عامه جهان اين تلقين را بنمايند كه اين دانشمندان عرب و غيره بوده اند. همه اين حرفها براي اين است كه سهم علمي و فرهنگي كشور ايران مفقود شودو از دانشمندان كشور ما نامي باقي نماند و زبان ايرانيان را در محافل جهاني كوتاه كنند. ولي خورشيد هيچ وقت پشت ابر باقي نمي ماند ونويسندگان و دانشمندان با وجدان قادرند از اين ميراث هاي علمي و فرهنگي با نوشته هاي خويش پشتيباني نموده و حقايق و واقعيت علمي فرهنگي را به جهانيان انعكاس دهند. بهترين كار ثبت فرهنگي شخصيت هاي علمي و فرهنگي ملي ما در يونسكو است تا اين ميراث فرهنگي براي ايرانيان صدهاي بعدي باقي بماند. وقتي كه به ريشه كلمه شيمي مي پردازيم مي بينيم كه همان مخفف كيميا يعني كيمي مي باشد. مي بينيم كه ريشه و نام اين اسم نيز از شرق برگرفته شده و بر زبان شناسان عزيز ماست كه بيشتر در ريشه اين كلمه پژوهش نموده و از تاريخچه رشته شيمي در ايران و هند و چين و كشورهاي عربي اطلاعات علمي بيشتري به ما بدهند. اميد است كه فعاليت هاي علمي اين دانشمند ايراني يعني زكرياي رازي منبع الهام بخش جوانان دوستدار علم و آباداني، دانشجويان و دانشمندان جوان عصر حاضر ما شده ودر اين رشته راه او رادر زمينه هاي كاربردي عاشقانه ادامه دهند تا زمينه رشد و توليد كالاهاي گوناگون امكان پذير بوده و بر ميزان رشد اقتصادي و استقلال اقتصادي و خودكفايي ملي افزوده شودوشاهد جهاد علمي در اين رشته باشيم.امروزه شاهد هستيم كه كنسرن هاي جهاني سالانه ميلياردها دلار درامد از راه رشته شيمي كاربردي در توليد فراوردهاي كشاورزي و صنعتي حاصل ميكنند. اين رشته رشته جواني است كه به ميزان بالايي زمينه كارافريني ملي به اشكال گوناگون در زمينه توليد فراوردهاي كشاورزي و صنعتي در ان براي جوانان ايراني وجود دارد. در ويكي پديا ميخوانيم...... مولف
Der weltweite Gesamtumsatz der chemischen Industrie betrug 2002 1.847 Milliarden Euro. In Deutschland 132,5 Milliarden, in den USA 489 Mrd., in Japan 204 Mrd. und in der Schweiz 35,1 Milliarden. Beschäftigt wurden in Deutschland 462.000 Personen, in der Schweiz 64.000 Personen. Aus Deutschland wurden Waren im Wert von 80,2 Milliarden Euro exportiert und importiert wurden Waren für 57,9 Milliarden Euro.
در صنايع شيمايي كاربرصنعتي طبق امار سال 2002 درامدي به مقدار 1. 647 ميليارد يورو حاصل شده. در آلمان درامد حاصله در اين بخش طبق امار 132،5 ميليارد در ايالات متحده 489 ميليارد و در ژاپن 204 ميليارد و در سوئيس 35،1 ميليارد ( يورو) بوده. تعداد افراد شاغل در اين بخش ( صنايع شيمي كاربردي) در آلمان 462.000 هزارنفر، در سوئيس 64.000
هزار نفر مي باشد .
Deutschland war im Jahr 2006 die exportstärkste Chemienation (116 Mrd. €, Weltmarktanteil: 12,3%) vor den USA (107,5 Mrd. €, Weltmarktanteil: 11,4%), Frankreich (62,1 Mrd. €, Weltmarktanteil: 6,6%), Großbritannien (53,4 Mrd. €, Weltmarktanteil: 5,6%), Japan (44,2 Mrd. €, Weltmarktanteil: 4,7%).
كشور آلمان در سال 2006 مهمترين صادر كننده فراوردهاي شيميايي مقدار 116 ميليارد يورو را در بخش جهاني به خود اختصاص داده. يعني 12،3 % . كشور بعدي ايالات متحده با 107،5 ميليارد يورو يعني 11،4 % . كشور بعدي فرانسه با ميزان 62،1 ميليارد يورو يعني 6،6% را در توليدات جهاني به خود اختصاص داده. . بريتانيا با مبلغ 53،4 ميليادرد يورو 5،6% درصد را بخود تخصيص داده. ژاپن با مبلغ 44،2 ميليارد يورو يعني 4،7 % توليد جهاني را بخويش اختصاص داده
منبع ويكي پديا
اغلب اين كشورهاي در كشور خويش حتي شايد يك قطره نفت نداشته باشند ولي داراي صنايع پتروشيميايي وسيعي هستند. درحالي كه تمامي منابع نفت خام خويش از بيرون وارد ميكنند و با كمك دانشمندان و مهندسين خويش هزاران كارخانه و صد ها هزارمحيط كار براي ساكنان كشورخويش پديد مياورند و درامد هاي عظيمي را از راه صنعت شيمي كاربردي وپتروشيمي بدست مياورند..... مولف
تاريخچه علم شيمي در ايران
محمّد زَکَريای رازی (۲۵۱ ه.ق. – ۳۱۳ ه.ق.)[۱] پزشک، فيلسوف و شيمیدان ايرانی که آثار ماندگاری در زمينهٔ پزشکی و شيمی و فلسفه نوشته است و بهعنوان کاشف الکل و جوهر ه گفته جرج سارتن، پدر تاريخ علم، رازی «بزرگترين پزشک اسلام و قرون وسطی بود.» اين دانشمند ايرانی از آنجا که کتابهای خود را به زبان عربی مینوشت، نزد غربيان به ه پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت زکريای رازی شيمیدان بزرگ ايرانی و روز داروسازی نامگذاری شده.جالينوس عرب[۲] نيز مشهور بودهاستگوگرد (اسيد سولفوريک) مشهور است.
زندگينامه شيمي دان ايراني زكرياي رازي
نام وی محمد و نام پدرش زکريا و کنيهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکريای رازی خواندهاند، اما اروپائيان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتابهای خود ياد کردهاند. به گفته ابوريحان بيرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراين شهر گذشت. چنين شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به زرگری و سپس به کيمياگری روی آورد. وی در سنين بالا علم طب را آموخت. بيرونی معتقد است او در ابتدا به کيميا اشتغال داشته و پس از آنکه در اين راه چشمش در اثر کار زياد با مواد تند و تيزبو آسيب ديد، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.[۳] در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بيمارستان بغداد آموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشين دانشگاه جندی شاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزيد و به تحصيل علم پرداخت و سپس رياست بيمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خليفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار رياست بيمارستان ری شد و تا پايان عمر در اين شهر به درمان بيماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابينا شد، درباره علت نابينا شدن او روايتهای مختلفی وجود دارد، بيرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شيميايی چون بخار جيوه میداند.
رازی تحصيل شيمی را پيش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگير از خود برجا گذاشتهاست. عمدهٔ تأثير رازی در شيمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستين کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حيوانی تقسيم کرد. وی پايهگذار شيمی نوين است؛ با وجود آنکه کيمياگری را باور دارد. «هر چند که بعضی از کيمياگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» مینامند. ولی چون رازی از ديدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، بايد او را يکی از بنيانگذاران علم شيمی بدانيم.»[۱۰] در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانيم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسيم میکند و اگر در اين زمينه اشتباهاتی میکند، چندان گريزی از آن ندارد. برای نمونه جيوه را شبهفلز میخواند در صورتی که فلز بودن جيوه اکنون آشکار است.
کشفهای بسيار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
رازی کاشف الکل است.
از تأثير محيط قليايی بر کانه پيليت، اسيد سولفوريک فراهم کرد و با داشتن اسيد سولفوريک بدست آوردن ديگر اسيدها آسان بود
از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلريد آمونيوم)، اسيد کلريدريک بدست آورد.
با اثر دادن سرکه با مس، استات مس يا زنگار تهيه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
از سوزاندن زرنيخ، اکسيد آرسنيک يا مرگ موش فراهم کرد
برای نخستين بار از نارنج اسيد سيتريک تهيه کرد.
او نخستين پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئيدی ساخت و از آنها برای درمان بيمارانش بهره گرفت
رازی در تاريخی بين ۵ شعبان ۳۱۳ ه.ق.*[۴] الی ۳۱۳ ه.ق. در ری وفات يافتهاست. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است
د. گروهی او را شاگرد علی بن ربن طبری و ابوزید بلخی میدانند
. از اين نامها به عنوان شاگردان رازی ياد شدهاست: يحيی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبيب، يوسف بن يعقوب، محمد بن يونس و ابوالحسن طبری.
در مورد آثار رازی در لغتنامهٔ دهخدا آمدهاست: «ابنالنديم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را يکصد و شصت و هفت و ابوريحان بيرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» يکصد و هشتاد و چهار دانستهاند. «کتابهای رازی برحسب فهرست بيرونی بدين ترتيب تقسيم موضوعی میشود: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبيعيات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در رياضيات و نجوم، ۷ کتاب در تفسير و تلخيص و اختصار کتب فلسفی يا طبی ديگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمينی، ۶ کتاب در در مافوق الطبيعه، ۱۴ کتاب در الهيات، ۲۲ کتاب در کيميا، ۲ کتاب در کفريات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر يکصد و هشتاد و چهار مجلد میشود و ابن اصيبعه در عيون الانباء فی طبقات الاطباء دويست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمیشمارد.[۲] محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکريای رازی نوشته است. که در سال ۱۳۳۹ بهوسيله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در اين کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن النديم و ابوريحان بيرونی و قفطی و ابن اصيبعه با يکدیگر تطبيق داده شدهاست و در مجموع دويست و هفتاد و يک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
ويكي پدياي فارسي
ترجمه آزاد زير از مولف، منبع ويكي پديا
تعريف علم شيمي
die Eigenschaften und die Umwandlung von Substanzen (d.h. Elemente und Verbindungen) untersucht werden. Insbesondere werden in der Chemie Vorgänge untersucht, die in der Elektronenhülle von Atomen stattfinden.
علم شيمي يعني پژوهش و تجسس درباره شناسايي خصوصيات مواد و تغيير و تحولاتي كه در مواد بشكل تركيب و بسته شدن پديد مي ايد. درعلم شيمي مراحل تجزيه و تحليل بررسي و به دو موضوع عمده يعني حبابهاي الكترونيكي و نقش اتم ها پرداخته و در باره انها بررسي و پژوهش ميشود.
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در جمعه 7 بهمن 1390 - 09:02 ، و در مجموع 3 بار ویرایش شده است.
ادامه ترجمه آزاد از ويكي پديا. مطالب داخل پرانتز توضيحات كوتاهي جهت درك بهتر مطلب از مولف مي باشد.
(تعاريف و شناخت علم شيمي)
Ein zentrales Konzept der Chemie ist die chemische Bindung, mit der zwei oder mehr Atome fest miteinander verbunden sind. Diese können durch chemische Reaktionen gebildet und gebrochen werden.
از موضوعات اصلي علم شيمي موضوع چسبندگي و همبستگي با دو يا اتم هاي بيشتر با هم مي باشد. اين همبستگي مي تواند بوسيله فعل و انفعالات شيميايي بوجود امده و يامنجر به جدا شدن از هم گردند
Die wichtigsten davon sind die Organische Chemie, die kohlenstoffhaltige Verbindungen untersucht, die Anorganische Chemie, die die Elemente des Periodensystems und deren Verbindungen behandelt, sowie die Physikalische Chemie, die sich mit den grundlegenden Phänomenen, die der Chemie zu Grunde liegen, beschäftigt.
يكي از مهم ترين مقوله ها در اين باره شيمي ارگانيك مي باشد. كه روي مواد كربن دار پژوهش مي نمايد كه ساختار دروني و نيز شكل همبستگي اتمي مواد را بيان مي كند. بطور مثال مثل شيمي فيزكالي كه اين علم در واقع به بررسي نهاني ترين ساختار دروني مواد در علم شيميايي مي پردازد.
Die chemische Industrie zählt zu den wichtigsten Industriezweigen. Zu den wichtigsten Erzeugnissen zählen Grundchemikalien, Düngemittel, Kunststoffe, Lacke, Pharmazeutika oder Pestizide.
شيمي صنعتي يكي از مهمترين شاخه هاي بخش صنعت مي باشد كه شاخه هاي اصلي ان شامل خط توليد فراوردهايي از جمله شامل فراوردهاي كود شيميايي، توليد فراوردهاي پلي ميد ي و پلاستيك ( بخش پتروشيمي) ، توليد انواع و اقسام لاك ها ( و نيز رنگها)، توليدفراوردهاي دارويي ( بوسيله مواد شيميايي )، توليد انواع و اقسام آفت كش ها مي باشد
[align=left]Wirtschaftliche Bedeutung der Chemie
اهيمت اقتصادي رشته شيمي
In Deutschland liegt der Umsatz der Chemieindustrie bei über 100 Milliarden Euro, die Zahl der Beschäftigten lag nach der Wiedervereinigung Deutschlands bei über 700.000 und ist jetzt unter 500.000 gesunken. Sie stellt einerseits Grundchemikalien wie beispielsweise Schwefelsäure oder Ammoniak her, oft in Mengen von Millionen von Tonnen jährlich, die sie dann zum Beispiel zur Produktion von Düngemitteln und Kunststoffen verwendet. Andererseits produziert die chemische Industrie viele komplexe Stoffe, unter anderem pharmazeutische Wirkstoffe (Arzneistoffe) und Pflanzenschutzmittel (Pestizide), maßgeschneidert für spezielle Anwendungen. Auch die Herstellung von Computern, Kraft- und Schmierstoffen für die Automobilindustrie und vielen anderen technischen Produkten ist ohne industriell hergestellte Chemikalien unmöglich.
بوسيله صنايع شيميايي موجود در كشور آلمان (در بخش صنايع شيميايي) هر ساله بوسيله فراوردهاي حاصل از اين بخش معادل 100 ميليارد يورو درامد كسب مي شود . از وقتي كه كشور آلمان شرقي و المان غربي يكي شده اند ميزان افراد شاغل در بخش صنايع شيميايي معادل 700،000 نفر شد. در حال حاضر اين امار به كمتر از 500،000 نفر نزول نموده ا ست. فراوردهاي اين صنايع شامل اسيد گوگرد و يا امونياك است كه اغلب در مقاير ميليون هاتن هر ساله توليد ميشود. از اين مواد بطور مثال در توليد كود شيميايي و يا توليد مواد مصنوعي ديگر استفاده ميشود. صنايع شيميايي فراوردهاي متنوع و پيچيده ايي نيز توليد مي كند كه شامل توليد فراوردهاي دارويي و يا مواد مخصوص ساخت اجزاء كامپيوتر ، فراوردهاي ديگر اين رشته شامل مواد اصلي در ساخت خودرو ها و صنايع ماشين سازي مي باشد. فراوردهاي تكنيكي و صنعتي بدون وجودصنايع شيميايي امكان پذير نيست.
Gewerbe der chemischen Industrie
رشته كاربردي شيمي صنعتي
Im Brockhaus findet man die folgende Definition:
„Im weiteren Sinne diejenigen Industrien, die sich ausschließlich oder vorwiegend mit der Umwandlung von natürlichen und mit der Herstellung von synthetischen Rohstoffen befassen. Abgrenzungen sind schwierig und nicht einheitlich.
Seifen beispielsweise werden durch chemische Umwandlung von Fetten und Ölen (natürliche Rohstoffe), Kunststoffe werden aus Stoffen wie Ethylen, Styrol, Vinylchlorid (synthetische Rohstoffe) hergestellt. Diese Bereiche gehören eindeutig zur Chemieindustrie. Beim Kuchenbacken findet auch eine chemische Umwandlung statt, jedoch gehört ein derartiges Gewerbe zur Lebensmittelindustrie. Auch das Gewerbe, das Kunststoffe (unter Zusatz von Pigmenten und anderen Stoffen) verarbeitet (z. B. Reifen, Tragebeuteln), gehört nicht zur Chemieindustrie, sondern zur Kunststoffindustrie – obgleich auch hier chemische Umwandlungen stattfinden.
Zur Chemieindustrie gehören etwa auch: Gewerbe, die sich mit der Herstellung von Anstrichfarben, Kosmetika, Pharmazeutika, Pflastern, Pyrotechnika (Feuerwerkskörpern) befassen – mitunter findet in diesen Betrieben keine chemische Stoffumwandlung statt, und es werden lediglich chemische Spezialchemikalien von Großherstellern in geeigneter Weise mit physikalisch-chemischen Verfahren verarbeitet (vermischt, vermahlen, extrahiert, emulgiert).
Nicht zur chemischen Industrie gehören: Die Herstellung von Braunkohlenkoks, Teerprodukten, die Herstellung von Heizöl, Mineralölen für Autos, Flugzeuge, Schmierölen, der Raffineriegase (Propan-, Butan-, Ethylen, Propylen, Butadien), die Uran-Anreicherung (Kokerei- und Mineralölindustrie, bzw. Spalt- und Brutstoffindustrie). Die Metallherstellung (Metallindustrie), die Glas- und Keramikherstellung (Glas-, Keramikindustrie), die Herstellung von Leder (Lederindustrie), die Verwertung von Altmetallen, Alttextilien, Altölabfällen, Bruchglas, Elektronikschrott (Recyclingindustrie) sowie die Herstellung von Kokerei-, Hochofengase, Grubengas, Biogas, Dienstleistungen der Gasversorgung (Energieversorgung) und die Aufarbeitung von Wasser mit Trinkwasserqualität (Wasserversorgung), obgleich in diesen Bereichen chemisches Wissen benötigt wird.
Nach der Zuordnung des deutschen Statistischen Bundesamtes fallen die gewerblichen Hersteller von den folgenden Produkten (chemische Produkte nach Produktklassifikation) zur chemischen Industrie:
Anorganische Grundstoffe und Chemikalien
Organische Grundstoffe und Chemikalien
Düngemittel, Pflanzenbehandlungsmittel und Schädlingsbekämpfungsmittel
Kunststoffe und synthetischer Kautschuk
Pharmazeutische Erzeugnisse
Sonstige chemische Erzeugnisse (Klebstoffe, Gelatine, Hilfsstoffe für die Leder, Textilien, Farbstoffe und Pigmente, Papier, Dichtungsmaterialien, Bautenschutzmittel, Fotochemische Erzeugnisse, Seifen, Wasch-, Putz-, Reinigungsmittel, Körperpflegemittel (Kosmetika), Konservierungsmittel, pyrotechnische Erzeugnisse, Sprengstoffe).[2]
Geschichtliches
تاريخچه صنايع شيميايي
Die chemische Industrie ist ein Wirtschaftszweig, der in Europa und den USA etwa 1850 eine eigenständige Industrie wurde.
Anorganische Chemieindustrie
Ausgangspunkte für die Entstehung der chemischen Industrie war das Bleikammerverfahren (1740 Richmond bei London) zur Herstellung von Schwefelsäure. 1852 wurde Schwefelsäure nach Entwicklungen von Friedrich Wöhler, Clemens Winkler und Rudolf Knietsch im Kontaktverfahren erzeugt. Ein zweites Schlüsselprodukt der Chemieindustrie war das Soda (von Nicolas Leblanc 1791 entwickelt). James Muspratt baute im Jahr 1823 die erste Sodafabrik in England (Liverpool), in Deutschland errichtete Hermann in Schönebeck (bei Magdeburg) die erste Sodafabrik in Deutschland, Friedrich Engelhorn gründete 1865 in Mannheim die Badische Anilin- und Sodafabrik. Ab 1863 wurde das Solvay-Verfahren zur Herstellung von Soda eingeführt, dass sich seit 1870 industriell durchsetzte. Soda wirkte als Katalysator für die Entwicklung der Glasindustrie, neue Spezialgläser (Böhmisches Hartglas, Kristallglas, Crownglas) konnten erzeugt werden. Aus der Salzsäure als Nebenprodukt des Leblanc-Verfahrens konnte Chlorkalk ( Tennant (1799, Walter Weldon (1867), Henry Deacon (1872)) erzeugt werden. Seit 1890 wurden Chlor, Wasserstoff und Natronlauge durch Elektrolyse aus Natriumchlorid hergestellt.
Organische Chemieindustrie
Die organische Chemieindustrie entwickelte sich aus einem Nebenprodukt der Steinkohleumwandlung zu Koks. Der Steinkohleteer war zunächst ein wertloses Nebenprodukt als Friedlieb Ferdinand Runge bei Oranienburg um 1833 die Inhaltsstoffe untersuchte. Dann entwickelten sich bald die großen Bereiche der Chemieindustrie (s. Farbstoffe#Synthetische Farbstoffe, Arzneimittel#19.–21. Jahrhundert, Kunststoffe#Entwicklung einer Kunststoffindustrie).
Das Aufblühen der chemischen Industrie ging Hand in Hand mit der Wissenzunahme und der Zahl der Absolventen in der Chemie. Zwischen 1860–1900 stiegen sowohl die Zahl als auch die Größe von Chemieunternehmen schnell an. Die Badische Anilin- und Sodafabrik (BASF, gegr. 1865) beschäftigte 1885 2.330 Arbeiter und Angestellte, 1890 waren es 3.596, 1895 4.600 und 1900 6.711, davon etwas über 100 Chemiker. Bei Bayer/Elberfeld (gegr. 1863) gab es 1885 zunächst 24 Chemiker und 300 Arbeiter, und 1896 waren es 104 Chemiker und 2.644 Arbeiter.
Die Chemie und die Chemiewirtschaft galten in dieser Phase als friedens- und damit staatserhaltend. Düngemittel, Pflanzenschutzmittel und Herbizide steigerten die Erträge in der Landwirtschaft. Farbstoffe und Pigmente brachten Farben für Kleidung, für Druckerzeugnisse, für Häuserfassaden, und für die Fotografie. Kunstfasern erhöhten das Angebot an preiswerten Textilien. Kunststoffe brachten ein großes Angebot an preiswerten Gütern für Haushalte und Gewerbe. Arzneimittel verbesserten den Gesundheitszustand und senkten das Infektionsrisiko bei gefährlichen ansteckenden Krankheiten (Tuberkulose, Syphilis, Diphtherie).
Bismarck bemerkte einmal, dass „es weniger die friedliche Gesinnung aller Regierungen ist, die den Frieden bisher erhält, als die wissenschaftliche Leistungsfähigkeit der Chemiker“.
Automatisierung und Effizienz
Ein Produktionsbetrieb der chemischen Industrie hat im Allgemeinen einen höheren Bedarf an Kapitalinvestitionen und einen geringeren Personalbedarf verglichen mit anderen Produktionsbetrieben mit vergleichbarem Umsatz.
Im weiteren zeichnet sich die chemische Industrie aus durch
einen hohen Automationsgrad,
eine hohe Wertsteigerung der verarbeiteten Rohstoffe,
eine sehr teure Forschung,
eine aufwändige Verfahrenstechnik sowie
eine große Anzahl hergestellter Produkte.
Hergestellt werden Grundchemikalien, Spezialchemikalien, Zwischen- und Fertigprodukte. Abnehmer sind der Konsumgüterbereich sowie alle Bereiche des verarbeitenden Gewerbes und der Industrie (Automobilindustrie, Baugewerbe, Landwirtschaft).
Wirtschaftliches Profil des chemischen Gewerbes
تاريخچه تراست و كنسرن هاي شيمي در جهان
Die chemische Industrie ist in der öffentlichen Wahrnehmung stark durch internationale Konzerne geprägt. Der überwiegende Teil der chemischen Industrie besteht jedoch aus mittelständischen Unternehmen.
Der weltweite Gesamtumsatz der chemischen Industrie betrug 2002 1.847 Milliarden Euro. In Deutschland 132,5 Milliarden, in den USA 489 Mrd., in Japan 204 Mrd. und in der Schweiz 35,1 Milliarden. Beschäftigt wurden in Deutschland 462.000 Personen, in der Schweiz 64.000 Personen. Aus Deutschland wurden Waren im Wert von 80,2 Milliarden Euro exportiert und importiert wurden Waren für 57,9 Milliarden Euro.
Wirtschaftliche Entwicklung
Die Chemiewirtschaft in Deutschland ist stark wachstumsorientiert. Der Umsatz steigerte sich von 87,6 Mrd. € (1992) auf 129,6 Mrd. € (2006). Mit etwas mehr als 10% des Gesamtumsatzes des verarbeitenden Gewerbes ist sie ein besonders wichtiger Wirtschaftszweig in Deutschland nach der Automobil-, Maschinenbau- und Elektronikindustrie. Deutlich mehr als 50% der in Deutschland hergestellten Chemieprodukte werden exportiert. Deutschland war im Jahr 2006 die exportstärkste Chemienation (116 Mrd. €, Weltmarktanteil: 12,3%) vor den USA (107,5 Mrd. €, Weltmarktanteil: 11,4%), Frankreich (62,1 Mrd. €, Weltmarktanteil: 6,6%), Großbritannien (53,4 Mrd. €, Weltmarktanteil: 5,6%), Japan (44,2 Mrd. €, Weltmarktanteil: 4,7%).
Deutschland ist auch ein wichtiges Importland für ausländische Chemiewaren mit 86,6 Mrd. € (8,9% der Weltchemieimporte) und es belegt den zweiten Platz hinter den USA mit 113,7 Mrd. € (11,7% der Weltimporte) noch vor China mit 72,2 Mrd. € (7,4% der Weltimporte). Während bei den Sachanlageinvestitionen der Chemieindustrie in den achtziger Jahren des letzten Jahrhunderts noch zwei Dritteln im Inland und nur ein Drittel im Ausland getätigt wurden, verstärkten sich nach dem Jahr 2000 die Auslandsinvestitionen auf ca. 50% und mehr an den Gesamtinvestitionen.
Die folgende Tabelle zeigt die Verteilung der Umsätze nach Chemiesparten
Chemiesparte Umsatz Mio. € 2006
Anorganische Grundchemikalien 9.833
Petrochemikalien und Derivate 21.882
Polymere (Kunststoffe) 25.882
Fein- und Spezialchemikalien 32.623
Pharmazeutika 29.326
Wasch- und Körperpflegemittel 10.017
Derzeitige Tendenzen und Sorgen Die Chemische Industrie in Deutschland nutzt derzeit ca. 10% des gesamten Strom- und Gasbedarfs. Da die Preise in Deutschland für Strom und Gas im internationalen Vergleich aber auch innerhalb Europas auf sehr hohem Niveau liegen, fordert der Verband der chemischen Industrie mehr Wettbewerb bei den Energiepreisen, da andernfalls die Chemieproduktion für chemische Grundstoffe in Deutschland einseitig gegenüber anderen Ländern belastet werden. Zwischen 1990-2006 konnte die chemische Industrie ihren Energiebedarf um 40% senken, weitere Effizienzmaßnahmen sind aber nur mit erheblichen Kosten oder einer deutlichen Wettbewerbsverschlechterung möglich. Sehr kritisch wird das Erneuerbare-Energien-Gesetz(EEG) vom VCI beurteilt, wonach bis zum Jahre 2020 etwa 20% des gesamten Energiebedarfs in Europa aus erneuerbaren Energie gedeckt werden sollen.[8] Der VCI hält nationale Alleingänge beim EU-Emissionshandel mit Klimagaszertifikaten, insbesondere die Senkung der Zuteilungsmenge von 495 Millionen auf 453 Millionen Zertifikate, für schädlich.[9] Für jede zusätzlich emittierte Tonne Kohlendioxid müssen Unternehmen mit höherem Kohlendioxidausstoß CO2- Zertifikate von Anlagebetreibern mit CO2- Einsparungen kaufen. Zwischen 2013 bis 2020 will die europäische Kommission die kostenlose Zuteilung von Zertifikaten schrittweise auf null zurückfahren. Je Tonne Kohlendioxid müssen Chemieunternehmen dann etwa 30 € zahlen, die Gesamtkosten für den Zertifikathandel werden sich ab 2013 auf 1 Milliarde Euro belaufen und verdoppeln sich bis 2020.[9] Diese Reglungen führen zu erheblichen Kosten für deutsche und europäische Chemieunternehmen. Der Verband der chemischen Industrie fordert von der Politik stattdessen unentgeltliche Zertifikate für Chemieanlagen, die nach technischen Standards effizient arbeiten (benchmark).
Die Gefahr besteht in einer Abwanderung von energieintensiven Betrieben in Weltregionen mit geringeren Kostenbelastungen. Große Länder wie USA, China, Indien weigern sich bislang an einem Emissionshandel oder an der Minimierung von Treibhausgasemissionen teilzunehmen und daher würde der Emissionshandel einseitig die Wirtschaft in Europa belasten.
Der Verband der chemischen Industrie schlägt statt eines Zertifikathandels mit Emissionsrechten ein Bonussystem vor. Dabei erhalten Hersteller erneuerbarer Energien neben dem Marktpreis für Energie einen europaweit abgestimmten Bonus für diesen Strom. Der Vorteil: Spekulationen im Bereich Zertifikathandel werden eingeschränkt.
Der VCI betont die Bereitschaft der Chemieindustrie beim Klimaschutz aktiv mitzuhelfen. Bei einer Ausrüstung von 24 Mio. Haushalten mit Wärmedämmstoffen für Aussenfassaden von der chemischen Industrie könnten zukünftig 120 Millionen Tonnen Kohlendioxidemissionen vermieden werden.[10] Die Chemieindustrie leistet auch einen Beitrag zur Herstellung von Photovoltaikmodulen womit derzeit 0,5 Mio. Tonnen Kohlendioxid in Deutschland eingespart werden.
In Dubai haben sich 120 Staaten bereit erklärt, den Umgang mit Chemikalien weltweit für Mensch und Umwelt einheitlicher und sicherer zu gestalten. Chemikalien sollen weltweit nach Gefährlichkeit eingestuft und für Transport und Umgang gekennzeichnet werden. Regelungen sollen international vereinheitlicht werden. Dazu dient auch die sogenannte REACH-Verordnung vom 1. Juli 2007 in Europa. Hersteller oder Unternehmen, die chemische Stoffen und Zubereitungen mit mehr als eine Tonne/Jahr in der EU in den Verkehr bringen, müssen umfangreiche Dokumentationen über Toxikologische Wirkungen, Ökotoxizität sowie physikalisch-chemischen Daten dieser Stoffe an die Chemieagentur in Helsinki einreichen. Ferner haben die Unternehmen Informationspflichten für die gesamte Lieferkette wahrzunehmen. Ca. 80.000 Registrierdosiers wurden eingereicht, die Erstellungskosten lagen bei 2 Milliarden €. Hersteller mit Produkten von geringen Gewinnmargen - das sind ca. 5-10 % aller Chemikalien und Zubereitungen - können die Anmeldungskosten vermutlich nicht aufbringen und werden ihre Produktion einstellen.
Chemiewirtschaft in der Krise Zwischen Januar 2008 und Januar 2009 nahm der Absatz der Chemieproduktion in Europa dramatisch ab. Der Absatzrückgang bei Kunststoffen und Polymeren lag um 31 %, bei Chemiefasern um 33,6 %, Düngemitteln 44,2 %, Farbstoffen, Pigmenten 26,7 %, anorganischen Basischemikalien 33 %.[11]
Die BASF musste seit November 2008 Großanlagen herunterfahren. Nur noch 75 % der Kapazität sind ausgelastet. Betroffen sind insbesondere die Zulieferindustrien für die Automobilindustrie. Zu Kurzarbeit kam es in der Lack- und Farbenindustrie; im Werk in Münster wurden 2/3 der Beschäftigten (1500 Personen) in Kurzarbeit geschickt. Die Anlage der BASF-Coating in New Jersey wurde wegen Überkapazitäten geschlossen, ferner eine Anlage in Korea für Kunststoffvorprodukte.[12] Nur in den Sektoren Pflanzenschutzmittel und Pharmaprodukte steigerte der Konzern seine Erlöse.
Bei Lanxess kam es zu einem 50-prozentigen Rückgang an Kautschuk für Autoreifen. Das Schweizer Unternehmen Clariant sparte bis Ende 2008 etwa 2200 (von insgesamt 20.000) Mitarbeiter weltweit ein, 1000 weitere Mitarbeiter sollen in naher Zukunft folgen.[12] Im Raum um Frankfurt beschäftigt das Unternehmen etwa 2500 Mitarbeiter.
Auch bei der Wacker Chemie kam es zu einem Ertragsrückgang von 42%.
Vom Abschwung sind auch Mitarbeiter von Evonik und Celanese betroffen. Um 800 Mitarbeiter wurden in die Kurzarbeit geschickt.[12]
Entwicklung der Chemieindustrie seit 1990
Die petrochemische Industrie in Europa war vorwiegend national geprägt, in vielen Ländern war dieser Industriesektor in Staatsbesitz. Viele nationale Anbieter hatten eine alte und zu geringe Anlagenkapazität. Es fehlte an Kapital. Im Jahr 1993 verschmolzen die staatlichen Konzerne Neste (Finnland) und Statoil (Norwegen) zu Borealis. Ebenfalls im Jahr 1993 verschmolz das Polypropylengeschäft; die italienische Montedison fusionierte mit Shell, es entstand Montell. Die Firmen BASF und Shell legten ihren Polyethylensektor zusammen, es entstand Basell. Im Jahr 2004 wurde Basell für 4,4 Mrd. Euro verkauft. Die Käufer waren Access Industries, New York und die Chatterjee Group.[13]
Unter dem Druck, möglichst hohe Gewinne für die Aktionäre zu erzielen und unter dem Eindruck der Entwicklungen in China, bündelten die bisher breit aufgestellten Großunternehmen ihre Aktivitäten auf einzelne Chemiesektoren. Die Chemiefirmen Bayer AG und Hoechst AG waren im Jahr 1993 noch sehr breit aufgestellt. Die beiden Einzelunternehmen verfügten über praktisch alle wichtigen Chemiesektoren wie Kunststoffe, Spezialitäten, Coatings, Agrarchemikalien, Pharma, Feinchemie.
Aus der Bayer AG und der Hoechst AG sind Life-Science-Unternehmen entstanden. Durch Fusion von Hoechst mit der französischen Rhone-Poulenc entstand Aventis, bzw. später Sanofi-Aventis. Alle nicht zum Pharmasektor gehörenden Bereiche wurden abgestoßen.
Bayer ist heute schwerpunktmäßig auf Pharma, Kunststoffe, Agrochemikalien ausgerichtet, die anderen Bereiche wurden abgestoßen.
Im August 2008 kaufte Dow Chemical den Chemiehersteller Rohm & Haas für 15,3 Mrd. US$. Rohm & Haas stellt Spezialchemikalien für die Elektronik, Baubranche, Beschichtung her. Das Unternehmen beschäftigt weltweit 16.500 Mitarbeiter und 500 Mitarbeiter in Deutschland.[14]
Durch Staatsfonds, beispielsweise aus China, werden sich die Besitzstrukturen der westlichen Chemieindustrie möglicherweise ändern.[15]
Branche lässt Krise 2010 hinter sich [Bearbeiten]
In allen Regionen und in fast allen Ländern der Welt stieg die Industrieproduktion 2010 kräftig an. Von dieser Entwicklung profitierten die deutschen Chemieunternehmen vor allem durch den Export ihrer Produkte. Bereits im Jahresverlauf 2009 deutete sich an, dass die Branche die Krise rascher überwinden würde als von den meisten Wirtschaftsexperten angenommen. Nach dem Anziehen der Nachfrage aus dem Ausland trug auch die Inlandsnachfrage zur Erholung der wirtschaftlichen Situation bei. Bereits im Sommer 2010 erreichte die Kapazitätsauslastung so wieder ihr normales Niveau Deutschlands viertgrößte Branche erlebte 2010 ein bemerkenswertes Jahr, das sich in dieser Weise wohl kaum mehr wiederholen lässt. Sie konnte mit einem Produktionsplus von 11 Prozent den größten Zuwachs seit 1976 verbuchen. Die Chemieproduktion verfehlte damit das Vorkrisenniveau nur noch knapp. Höhere Preise und größere Mengen führten zu einem deutlichen Umsatzplus: Das Geschäft mit Chemikalien in Deutschland legte um 17,5 Prozent auf 170,6 Milliarden Euro zu. Der Auslandsumsatz lag 2010 bereits wieder höher auf einem höheren Niveau als im Jahr 2007. Die Produktionsanlagen, die im Zuge der Krise stark heruntergefahren und teilweise auch ganz abgestellt worden waren, laufen inzwischen wieder auf Hochtouren. Die Unternehmen konnten deshalb die Kurzarbeit beenden [16].
Beschäftigungssituation in der Chemieindustrie [Bearbeiten]
Während zwischen 1991 und 2006 der Umsatz pro Chemiebeschäftigten von 148.700 €/Jahr auf 372.000 €/Jahr gestiegen ist, wurde gleichzeitig die Zahl der Beschäftigten in diesem Zeitraum von 716.700 auf 436.000 Personen abgebaut. Der durchschnittliche Bruttolohn in der chemischen Industrie stieg von 36100 €/Jahr (1994) auf 46.800 €/Jahr (2006). Besonders einschneidend war der Abbau (1995–2006) im Bereich der organischen Chemikalien (-17.000 Beschäftigte), Polymere (-30.000 Beschäftigte), Fein-, Spezialchemikalien (-21.000 Beschäftigte), Wasch- und Körperpflegemittel (-13.000 Beschäftigte).
Eine Übersicht über die Schichtungen von beschäftigten Personen in Betrieben gibt die folgende Tabelle:
Beschäftigte Personen Anzahl der Unternehmen Gesamtzahl Beschäftigte Gesamtumsatz Mio. €
1 - 9 1.494 6.449 829
10 -19 609 8.464 1.865
20 - 49 390 13.262 3.548
50 - 99 369 26.037 6.833
100 - 249 330 52.250 15.736
250 - 499 149 54.920 17.638
500 - 999 77 53.123 16.336
Über 1000 67 237.084 91.639
Österreich
Die Chemieindustrie ist der zweitwichtigste Industriebereich Österreichs. Die Chemieindustrie Österreichs hat 41.700 Beschäftigt in 283 meist mittelständischen Betrieben. Das größte Chemieindustriegebiet liegt bei Linz.
Schweiz
In der Schweiz gibt es ca. 71.000 Beschäftigte in der Chemieindustrie, ca. die Hälfte davon arbeitet in der Forschung und Entwicklung. Rund 95 Prozent aller im Land hergestellter Produkte gehen in den Export.
Große Unternehmen sind Novartis (29,0 Mrd. € Jahresumsatz) und die Roche-Gruppe (28,1 Mrd. € Jahresumsatz). Sie produzieren zu großen Teilen im Ausland, gehören sie doch zu den größten Pharma-Konzernen weltweit.
USA
Das Produktionsvolumen der Chemieindustrie der USA[19] ist um den Faktor 5 größer als die deutsche Chemieindustrie. Große Unternehmen (ohne Pharmazeutika) in den USA sind Dow Chemical (Umsatz 2006: 49,1 Mrd. US$), DuPont (Umsatz 2006: 27,4 Mrd. US$), Lyondell (Umsatz 2006: 22,2 Mrd. US$). Marktführer bei Pharmaprodukten sind Pfizer (Umsatz 2006: 26,7 Mrd. US$) und GlaxoSmithKline (Umsatz 2006: 21,7 Mrd. US$). Deutschland lieferte im Jahr 2006 an die USA Chemikalien im Wert von 11,3 Mrd. US$. Aufgrund hoher Kosten für fossile Rohstoffe werden in den USA neue Großanlage zur Kohleverflüssigung mit einem Investitionsvolumen von über 600 Mio. US$, sowie Bioethanolanlagen (Investitionsvolumen 200 Mio. US$) mit einer jährlichen Produktionskapazität von ca. 10 Mio. Tonnen geplant.
China
China[20] ist weltweit bislang der drittwichtigste Produktionsstandort für Chemikalien auf der Welt. Bis zum Jahr 2015 soll China zum größten Produktionsstandort für Chemikalien weltweit werden. Das jährliche Wachstum der Chemiewirtschaft liegt zwischen 10 und 20 %. Die drei wichtigsten (Staats-)Konzerne sind PetroChina, Sinopec, SNOOC. In China gibt es eine Vielzahl von Kooperationsprojekten mit Unternehmen aus der USA, Großbritannien, Deutschland und anderen Staaten (z. B. ein Joint-Venture mit Shenua und DOW-Chemical zum Aufbau einer Kohleverflüssigungsanlage, ferner mit BASF, Bayer, DuPont, BP usw.). [21]
In China sind die Investitionen in neue Chemieanlagen (Arzneimittelbereich, Kunststoffe, Kautschuk) hoch. Besonders hoch sind die Investitionen im Raffineriebau, 21 Großanlagen sind in Planung. Seit der Wirtschaftskrise Oktober/November 2008 kam es in vielen Sektoren der Chemie (z. B. Kunststoffe) zu einem erheblichen Preisverfall von chemischen Produkten (bis zu 50 %). Überseeische Kunden orderten kaum noch Chemikalien aus China, viele Produktionsstätten (Dünger, PVC) mussten still gelegt werden.
Großbritannien
In Großbritannien gibt es fünf große Chemieunternehmen: AstraZeneca Plc (Pharma, 67.900 Beschäftigte), Unilever (Haushaltsprodukte, Kosmetika, 174.000 Beschäftigte), GlaxoSmithKline Plc (Pharma, 103.000 Beschäftigte), BOC (Gase, zur Linde Gruppe gehörig, 50.000 Beschäftigte)
Viele Industriebereiche in Großbritannien (Bau-, die Kunststoff- sowie die Nahrungsmittelindustrie), die wichtige Abnehmer von Chemie sind, schrumpfen zurzeit. Dies hat Folgen für die Chemiewirtschaft. Eine große Erdölraffinerie und einige Bioethanolanlagen werden zurzeit in England errichtet.
Deutschland, Frankreich, Holland und die USA sind wichtige Chemieimporteure für Großbritannien.
Frankreich
Der Umsatz im Chemiebereich betrug etwa 81 Mrd. €. Davon gehen 55 % in den Export. Frankreich hat 190.000 Chemiebeschäftigte, die in 907 Betrieben arbeiten.
In Frankreich gibt es fünf Großkonzerne: L'Oréal (Kosmetik), Air Liquide (Industriegase), Total (Erdöl), Sanofi-Aventis (Pharma).
Niederlande
In den Niederlanden gibt es drei Großunternehmen der Chemie: Royal Dutch Shell ( 2007: 356 Mrd. US$ Umsatz; 104.000 Beschäftigte), Akzo Nobel ( 14,4 Mrd. Euro, 60.000 Beschäftigte) und DSM (8,8 Mrd. Euro, 23.254 Beschäftigte). Deutschland ist der wichtigste Handels- und Investitionspartner für die Chemie in Holland.
Italien
Ein Drittel des Chemieumsatzes wird von ausländischen Unternehmen in Italien erwirtschaftet. Aufgrund von Bürokratiekosten wollen jedoch internationale Konzerne Personal abbauen.
Wichtige Chemieunternehmen Italiens sind Polimeri (Tochter des Energiemultis Eni, 6,8 Mrd. € Jahresumsatz), Gruppo Mossi&Ghisolfi (Kunststoffhersteller, 1,7 Mrd. € Jahresumsatz), Mapei (Bauchemie, 1,46 Mrd. € Jahresumsatz).
Spanien
Die spanische Chemieindustrie erwirtschaftete 48 Mrd. € Umsatz im Jahr 2007. In den letzten Jahren erhöhte sich das Produktionsvolumen um 3 – 6 % jährlich. Es ist der viertwichtigste Industriebereich in Spanien. In Katalonien sind 47 % der Chemiebetriebe ansässig. Viele internationale Unternehmen haben in Spanien Zweigwerke gegründet.
Russland
Ausländische Investitionen in Russland sind stark angestiegen. Im Jahr 2007 betrugen die ausländischen Investitionen bereits 6,4 Mrd. US$. Deutschland ist der wichtigste Handelspartner Russlands in der Chemiewirtschaft.
Die größten Chemiekonzerne sind die Holding Sibur (Mehrheitsaktionär: Gasprom, Umsatz: 142,7 Mrd. Rbl.), Salawatnefteorgsines (Petrochemie, Umsatz: 97,0 Mrd. Rbl.), MChK Ewrochim (Mineraldünger, Petrochemie, Umsatz: 73,8 Mrd. Rbl.). Eine große Erdölraffinerie (Kapazität: 20 Mio. Tonnen) ist von Rosneft geplant.
Brasilien
Die brasilianische Chemiebranche verkaufte im Jahr 2007 Waren im Werte von 101 Mrd. US$. Deutschland ist ein sehr wichtiger Chemiehandelspartner Brasiliens.
Das größte Unternehmen der Chemiebranche ist Petrobras (Petrochemie, 119 Mrd. US$ Jahresumsatz). Ferner gibt es noch Braskem (Petrochemie, 10,9 Mrd. US$ Jahresumsatz) und Copesul (Petrochemie, 6,2 Mrd. US$ Jahresumsatz). Petrobras plant erhebliche Investitionen in den Bau von Öl- und Gasförderung und dem Bau von Bioethanolanlagen.
Japan
Japan ist der zweitgrößte Chemiestandort auf der Welt. Mitsubishi Chemical, Sumitomo Chemical, Mitsui Group Chemical und Asahi Chemical sind die größten japanischen Chemiekonzerne. [22]
Konzerne
Die größten Chemiekonzerne der Welt: Die Dynamik des Industriezweigs macht die Liste der größten Chemiekonzerne der Welt 2007 im Vergleich zu 2002 deutlich:
2002 Konzern Land
(Hauptsitz) Umsatz
(Mrd. €)
BASF D 28
Dow Chemical USA 27
DuPont USA 24
3M USA 21 (2005)
Bayer D 20
Exxon Mobil Chemicals USA 20
Atofina F 20
BP Chemicals GB 13
Mitsubishi Chemicals J 12
Degussa D 11
Shell Chemicals NL/GB 11
Cognis Deutschland GmbH D 9,37 (2004)
INEOS GB
2007 Konzern Land
(Hauptsitz) Umsatz
(Mrd. €)
BASF D 58
Dow Chemical USA 39,1
Ineos England 32,6
Bayer D 32,4
Lyondell-Basell USA 31,4
DuPont USA 22,4
Sabic Saudi-Arabien 21,6
Reliance Industries Indien 18,6
Evonik D 14,4
Linde D 12,3
Air Liquide Frankreich 11,8
Akzo Nobel Niederlande 10,2
Solvay Belgien 9,6
DSM Niederlande 8,8
Huntsman Corporation USA 7,1
Die Umsatzzahlen sind teilweise nicht direkt vergleichbar, da bei den Mineralölkonzernen die Aufteilung zwischen den Sparten Öl und Chemie nicht nach den gleichen Kriterien erfolgt.
Chemische Reaktionen im Alltag finden zum Beispiel beim Kochen, Backen oder Braten statt, wobei oft gerade die hier ablaufenden, recht komplexen Stoffumwandlungen zum typischen Aroma der Speise beitragen. Nahrung wird bei körpereigenen Abbauvorgängen chemisch in ihre Bestandteile zerlegt und auch in Energie umgewandelt. Eine gut beobachtbare chemische Reaktion ist die Verbrennung.
Haarfärbung, Verbrennungsmotoren, Handy-Displays, Waschmittel, Dünger, Arzneimittel u. v. m. sind weitere Beispiele für Anwendungen der Chemie im alltäglichen Leben.
Im Alltag wird der Begriff „Chemie“ oft in einem eingeschränkten Sinn als Abkürzung für „Produkt der chemischen Industrie“ verwendet, zum Beispiel bei der Chemischen Reinigung: Diese reinigt Textilien mit (synthetischen) Lösungsmitteln. Der Reinigungsvorgang selbst ist in der Regel ein Lösen der Verunreinigung (beispielsweise eines Fettflecks) im Lösungsmittel und damit kein chemischer Prozess (Stoffumwandlung) im eigentlichen Sinne, sondern ein physikalischer Vorgang (Lösen). Im Gegensatz dazu ist das manchmal als „Putzen ohne Chemie“ gepriesene Auflösen von Kalkflecken mit Essig oder Zitronensaft sehr wohl ein chemischer Vorgang, da dabei festes Calciumcarbonat (Kalk) durch die Säuren zu löslichen Calciumsalzen und Hydrogencarbonat bzw. Kohlenstoffdioxid umgesetzt wird.
کد:
http://de.wikipedia.org/wiki/Chemische_Industrie
[/align]
این مطلب آخرین بار توسط Aliabadi در جمعه 7 بهمن 1390 - 08:58 ، و در مجموع 3 بار ویرایش شده است.
تاریخ: پنجشنبه 6 بهمن 1390 - 11:06 عنوان: زندگينامه مندليف و ابتكار جالب او در تدوين جدول عناصر شيمايي
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
زندگينامه مندليف و ابتكار جالب او در تدوين جدول عناصر شيميايي در طبيعت
کمتر کسي است که با جدول تناوبي مندليف در دروس شيمي آشنايي نداشته باشد و حداقل نام اين جدول را شنيده و ديده است. اين جدول به شيميدانان تا کنون کمک هاي شاياياني کرده است، زيرا همه عناصر موجود و کشف شده، وزن و نوع خاصشان توسط دانشمند مشهور روسي، ديميتري ايوانويچ مندليف طبقه بندي شده است. اين دانشمند برجسته توانست با تبحر کافي در شيمي به خواص عناصر مختلف دست يابد و آن ها را به همگان معرفي کند. در اين مقاله به زندگي پر فراز و نشيب اين شيميدان اشاره مي کنيم تا اطلاع کامل در زمينه نحوه زندگي و تلاش هاي مستمر او به دست آوريد.
کودکي يک يتيم
ديميتري ايوانويچ در هفت فوريه سال 1834 در شهر تويولسک سيبيري در يک خانواده متوسط و پرجمعيت چشم به جهان گشود. او چهاردهمين فرزند خانواده مندليف به شمار مي رود. پدرش ايوان مدير يکي از مدارس محلي بود و مادرش ماريا در کارگاه شيشه گري که از پدرش به ارث برده بود کار مي کرد تا بتوند کمک خرج شوهرش باشد. پدربزرگ ايوانويچ نير مسئول اولين روزنامه محلي در سيبري بود. ديميتري ايوانويچ زندگي خوب و آرامي داشت تا اين که پدرش را بر اثر يک بيماري قلبي از دست داد و يتيم شد. از آن به بعد اندوه و نااميدي فضاي خانه را پر کرده و ايوانويچ که پنج سال بيشتر نداشت در غم از دست دادن پدر افسرده شد. مادر بيشتر کار کرد تا هزينه خانواده پر جمعيتش را درآورد. او شبانه روز در کارگاه شيشه گري مشغول ساخت انواع ظروف بلوري بود تا بچه هايش در آسايش زندگي کنند و به تحصيل بپردازند. ديميتري ايوانويچ به مدرسه توپولسک رفت و استعداد درخشان خود را در زمينه رياضي و فيزيک به معلمان خود نشان داد. عصر ها بعد از اتمام مدرسه به کارگاه نزد مادرش مي رفت و او را در شيشه گري کمک مي کرد. دايي اش بسارگين راهنما و دوست خوبي براي ديميتري بود. وقتي ديميتري پا به 14 سالگي گذاشت مادرش به او قول داد که وي را به مدرسه سن پترزبورگ براي ادمه تصيل بفرستد اما بخت با آنان يار نبود و کارگاه شيشه گري آتش گرفت و همه سرمايه شان از دست رفت.
ديميتري براي يافتن شغل پز درآمد به سن پترزبورگ رفت و در آن جا به تدريس در يک مدرسه پرداخت. او در سال 1850 توانست بورس تحصيلي بگيرد و و به تحصيل در رشته رياضي، فيزيک و شيمي بپردازد. او خانواده خود را هم به سن پترزبورگ آورد اما متاسفانه مادر و خواهرش به بيماري سل دچار شدند و او را به با يک دنيا غم و اندوه تنها گذاشتند.
درخشش در دانشگاه
علي رغم مشکلات و فشار روحي بر ديميتري، او از درس غافل نشد و با نمرات عالي دروس دانشگاهي را مي گذراند. ديميتري بر اثر فقر و و اندوه بيمار شد تا حدي که پزشکان تصور کردند او نيز به سل ميتلا شده است. لذا به او توصيه کردند که به يک جاي خوش آب و هوا برود و کمي استراحت کند.ديميتري به جزاير کريمه سفر کرد و کمکم سلامت خود را به دست آورد و بعد به سنت پترزبورگ بازگشت. او زير نظر آ. وسکرسنکا شيميدان بزرگ روسي به آموختن علم شيمي پرداخت و در سال 1855 با دريافت يک مدال طلا فارغ التحصيل و به تدريس در دبيرستان مشغول شد و کتاب شيمي آلي را منتشر کرد که اولين کتاب درسي شيمي آلي روسي بود. او به فرانسه و آلمان دعوت شد تا در کنفرانس ها شرکت کند. سپس با ارائه کتابي تحت عنوان اتحاد آب و الکل در زمينه شيمي صنعتي درجه دکتري گرفت و استاد شيمي در دانشگاه سن پترزبورگ شد. او چند کتاب با عنوان شيمي معدني و اصول شيمي منتشر کرد که مرد توجه اساتيد شيمي قرار گرفت.
در سال 1864 با دختري به نام فزووز لشوا در دانشگاه آشنا شد و ازدواج کرد. ثمره اين ازدواج دو فرزند بود يک پسر به نام ولوديا و يک دختر به نام الگا. اما اين ازدواج فرجام خوبي نداشت و به طلاق و جدايي منجر شد.
خلق جدول مندليف
در سال 1869 جدول عجيبي را تنظيم کرد که عناصر بر اساس خواص مواد در خانه هاي عمودي و افقي قرار گرفته شده بود. به يان ترتيب اين جدول از سبک ترين عنصر يني هيدروژن آغاز و به سنگين ترين آنها يعني اورانيوم خاتمه پيدا مي کرد. ديمتري عاشق خواهر دوستش پوپوف شد لذا با او ازدواج کرد که ثمره يان ازدواج چهار فرزند بود. ديمتري براي خلق عجيب و غريبش مورد تمسخر اعضاي انجمن و شيميدانان روسيه قرار گرفت، ولي فقط لوتادمير دانشمند بزرگ شيمي بود که او را تشويق به ادامه کارش مي کرد. در سال هاي بعد اسکانديوم و ژورمانيم را کشف کردند که مندليف اين عناصر را هم در جدولش قرار داد.
مهاجرت
ديمتري مردي آزادي خواه و خستگي ناپذير و علاقه مند به مسائل اجتماعي بود لذا مورد انتقاد از سوي دولت تزار قرار گرفت. وقتي حکومت تزار او را سد راه خود ديدند وي را به کشورهاي خارجي فرستادند تا از روسيه دور باشد. مندليف به پاريس رفت و در آزمايشگاه ورتس شيميدان فرانسوي مشغول به کار شد. وپمدتي را هم به همکاري با بونزن شيميدان و فيزيکدان آلماني پرداخت. سپس به آمريکا سفر کرد و از چاه نفتي پنسسيلوانيا بازديد به عمل آورد. مندليف هنگام کسوف سال 1906 به فرانسه رفت و براي تحقيق فضايي با بالون به هوا پرواز کرد.
او در همان سال در ليست نامزدهاي جايزه نوبل قرار گرفت ولي به دليل اين که «مواسان» شيميدان فرانسوي يک راي بيش از او آورد اين جايزه به مندليف نرسيد. مندليف يکي از چهره ها و شخصيت هاي دوست داشتني نزد مردم روسيه بود. لذا به هنگام جنگ روس و ژاپن آنان از مندليف خواستند که به کشورش باز گردد و قوت قلب مردم کشورش باشد. از اين رو سال هاي آخر زندگي مندليف در غم و نگراني جنگ و خونريزي گذشت.
مدليف به کتاب هاي علمي و تخيلي ژول ورن علاقه زيادي داشت و در اوقات فراغت به مطالعه اين کتب مي پرداخت. در سال 1907 هنگام مطالعه يکي از کتاب هاي ژول ورن بود که به آنفلوآنزا دچار شد. بسياري از پزشکان سن پترزبورگ براي معالجه او تلاش زيادي کردند اما او بر اثر تب و عفونت گلو و سينه دوام نياورد و در سن 73 سالگي چشم از جهان فروبست. از آن زمان به بعد همه خانه هاي جدول وي پر شد و آخرين خانه خالي در سال 1938 با کشف اکتينيم در پاريس پر شد و به اين ترتيب جدول عجيب و غريب اين شيميدان پرکار به بار نشست. در سال 1955 عنصر شماره 101 اين جدول نيز کشف شد و افتخار وي مندليفيم نام گذاري شد.
انرژي امروزه مهمترين ماده پرارزش براي صنعت و كليه صنايع محسوب مي گردد بخصوص انرژي فسيلي كه علاوه بر منابع انرژي حاوي مواد بسيار گرانقيمت براي توليد كليه فراوردهاي صنايع و تكنولوژي مدرن از جمله صنايع خودروسازي، صنايع سبك، صنايع داروسازي ، صنايع پتروشيمي، صنايع توليد كود شيميايي و آفت كش ها( مصارف مهم بخش كشاورزي)، صنايع دفاع، صنايع كامپيوتر، صنايع رنگ و لاك، صنايع پلاستيك و مبلمان، صنايع كشتي سازي، صنايع حمل و نقل و راه آهن، هواپيما سازي، صنايع ساختمان سازي، تاسيسات شهري و غيره است. صنايع ماشين سازي براي توليد هزاران دستگاه به اين مواد حاصله از نفت و انرژي نيازمند هستند.لازمه رشد و پيشرفت صنعت وابسته تام به مواد انرژي زا و مواد حاصل از نفت مي باشد.
اين مواد با ارزش فسيلي از طريق موادي كه در ذغال سنگ و نفت موجود است استخراج ميشود. بسياري كشورهاي اروپايي بعلت محدويت منابع ذخال سنگ خويش را كنار نهاده تا براي نسل هاي بعدي بشكل جامع تر از ان استفاده نمايند و براي مصارف خويش از منابع و ذخاير نفتي با قيمت مساعد جهان استفاده مي نمايند. بعضي از كشورهايي كه داراي اين منابع نيستند در فرصت هاي مناسب كه قيمت نفت پائين مي ايد با خريد و ذخيره سازي مواد نفتي و گاز به جمع آوري و ذخيره سازي اين مواد براي صنايع خويش اقدام مي نمايند. نفت بعنوان بهترين ماده فسيلي موجود تمامي نيازهاي همه بخش هاي صنايع موجود جهان را تامين مي نمايد. تمدن فعلي بشر بدون نفت قابل تصور نيست. زيرا با همه تلاش ها هنوز ماده ايي با ارزش تر از نفت نتوانسته به اين گونه هزاران نياز بشر را تامين سازد. با توجه به اين واقعيت كه نصف سال يعني شش ماه فصل سرماست. نياز به منابع انرژي و گرما ساز نيز هر ساله بخصوص در كشورهاي سردسير جهان هميشه موجود است . تكنولوژي مدرن امروزي وصنعت صد درصد وابسته منابع انرژي زا است و بدون منابع انرژي پيشرفت صنعتي بشر محال است. صنايع حمل و نقل يكي ديگر از حوزه هايي است كه بشدت به انرژي نيازمند است و انرژي مصرف مي نمايد. بشر در رهگذر زندگي صنعتي و مصرفي بيش از بيش براي رفاه خويش به مصرف انرژي خويش خواهد افزود و در اين مقوله شكي وجود ندارد. با توجه به شتابي كه صنعت در حركت و چرخش خويش دارد نه تنها بر ميزان مصارف خويش هر روزه بيشتر خواهد افزود بلكه از رفاه بدست امده صرف نظر نخواهد نمود و هرروزه بدنبال يافتن ابتكار جديد براي كسب منابع انرژي در طبيعت بيشتر برخواهد آمد. استفاده به جا از منابع انرژي و صرفه جويي عقلاني يكي از مهمترين دوراندازهاي براي نسل هاي جوان است تا با بالاترين كيفيت از اين نعمت گرانقدر نه تنها اين نسل بلكه كودكان انان نيز بهره برداري نمايند و دانش پتروشيمي يكي از مهمترين علوم كاربري است كه نسل جوان را قادر خواهد نمود ازمنابع ملي خويش و اين مواد بهترين و بالاترين بهره برداري را نموده و به نيازهاي داخلي خويش دست يافته و در تجارت با كشورهاي ديگر ازدرآمد بيشتري بهره مند گردند و خود گرداننده اين بازار با ارزش در كشور خويش باشند. تجارب كشور چين در توسعه صنعت نفت و توليدات نفتي اش خواندني است. صنعت پتروشيمي و نفت چين به همت چند تن بنا نهاده شد و با امكانات كم به رشد خويش ادامه داد تا به شكل فعلي فعال امروزي درامد. سرمايه گذاري انساني و مالي نسل جوانان در توسعه صنعت پترو شيمي و شيمي صنعتي يكي از مهمترين عوامل كارافرين و درامد افرين نسل هاي بعدي مي باشد و از هدر رفتن فرصت ها جلوگيري مي نمايد و اينده روشني را براي نسل هاي بعدي نويد بخش است. ....مولف
--------------------------------------------------
تاريخچه مختصر صنايع شيميايي و صنعت پتروشيمي جهان در چند قرن اخير صنايع شيميايی معمولاًُ بر مواد خام طبيعی مثل زغال سنگ، كك، گوگرد، فسفاتها، نفت، گاز طبيعی، جنگل، زمين كشاورزی و آب استوار است. با توجه به اهميت فراوان اسيد سولفوريك (ناشی از احتراق گوگرد) در صنايع شيميايی، معمولاً ميزان توليد و مصرف آن در هر كشور را، شاخص گستردگی صنايع شيميايی آن كشور میدانند. صنايع شيميايی در اروپای غربی برپايه مشتقهای قطران زغال سنگ است. در اواسط قرن نوزدهم، آلمان به صورت بزرگترين توليدكننده رنگينهها و داروهای حاصل از قطران زغال سنگ درآمد. كشور سويس نيز در همين زمينه از صادر كنندگان عمده میباشد. گرچه صنايع پتروشيمی اروپا، به نفت وارداتی متكی میباشند. آلمان، انگلستان، فرانسه و ايتاليا از توليدكنندگان اصلی فرآوردههای پتروشيمی هستند و در دهههای اخير كشورهای سويس، هلند, بلژيك و سوئد نيز علاوه بر ايجاد مجتمعهای بزرگ پتروشيمی به صف صادركنندگان تكنولوژی صنايع پتروشيمی پيوستهاند.
كشورهای اين نقطه از جهان به ترتيب، مقامهای دوم و سوم را در امريكای لاتين دارا هستند. كشورهای اين نقطه از جهان بهرغم برخوردار بودن از منابع سرشار طبيعی و مواد اوليه لازم برای برپا ساختن صنايع شيميايی، به علت اوضاع نامطلوب اجتماعی، ناآرامیهای سیاسی و نابسامانیهای اقتصادی رشد چشمگیری نداشتهاند. در میان كشورهای آسیایی، كشور ژاپن بهرغم برخوردار نبودن از منابع نفت، گاز، زغال سنگ و ساير مواد اوليه مهم، پس از امريكا، شوروی و آلمان غربی، چهارمين توليدكننده مواد شيميايی در جهان است، و گرچه صنايع شيميايی آن به نفت و ساير مواد اوليه وارداتی متكی است، توليدكننده اصلی فرآوردههای شيميايی در آسيا است. نفت مورد نياز اين كشور از خاورميانه تامين میگردد. كره جنوبی نيز يكی از توليدكنندگان عمده محصولات شيميايی در آسيا میباشد. چين و هند نيز صنايع شيميايی خود را توسعه زيادی دادهاند. چين و هند تلاش میكنند با توليد الياف مصنوعی، زمینهای زیر كشت پنبه را به توليد مواد غذايی اختصاص دهند. كشورهای خاورميانه نيز بهرغم داشتن منابع عظيم نفت و گاز و نمك و ساير مواد اوليه رشد چشمگيری در صنايع شيميايی نداشته و به طور عمده صادركننده مواد اوليه به كشورهای بزرگ صنعتی جهان و واردكننده محصولات شیمیایی آنها میباشند. نكته پر اهمیت دیگری كه باید به آن پرداخت توسعه تكنولوژی چرخه مجدد مواد واكنش نكرده در يك راكتور و بازگشت آنها به راكتور اوليه برای انجام واكنش و افزايش بازدهی فرايند توليد محصول میباشد و رشد و توسعه اين تكنولوژی به دليل كم شدن منابع مواد اوليه و خام در جهان است.
در دهه ۱۹۷۰ بيش از ۱۲۰۰۰ شركت شيميايی مهم در امريكا فعاليت داشته و از ميان آن ها ۲۳ شركت بزرگ بيش از يك سوم توليد مواد شيميايی را به خود اختصاص دادهاند. صنايع شيميايی امريكا، به طور عمده بر نفت و گاز استوارند. در اين كشور مراكز پژوهشی- صنعتی بزرگی ايجاد شده است كه بيش از ۵۰۰۰۰ دانشمند و مهندس در آن ها سرگرم پژوهش و تحقيق میباشند. در سال ۱۹۸۰ متجاوز از ۱.۱ ميليون نفر در صنايع شيميايی امريكا مشغول به فعاليت بودهاند. صنايع شيميايی امريكا با فروشی معادل ۱۶۰ ميليارد دلار مقام اول را در جهان و آلمان غربی مقام دوم را در صادرات كسب كرده است. در كشورهای امريكای لاتين، برزيل با توليد بيش از ۴۰ درصد فرآوردههای پتروشيمی امريكايی لاتين، بزرگترين توليدكننده مواد شيميايی در ميان آن كشورها محسوب میشود. مكزيك و آرژانتين، به ترتيب, مقامهای دوم و سوم را در امريكای لاتين دارا هستند.
منبع گزارش
سايت اطلاعات و دانستنيهاي كامل ايران و جهان
تاریخ: جمعه 7 بهمن 1390 - 11:17 عنوان: شنایی با شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
آشنایی با شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران
اقتصاد > انرژی - همشهری آنلاین:
شرکت ملی صنایع پتروشیمی وابسته به وزارت نفت دولت جمهوری اسلامی ایران است. این شرکت مسئولیت توسعه هر عملیات در صنعت پتروشیمی کشور را بعهده دارد
صنایع پتروشیمی در ایران قدمتی نزدیک به ٤٠ سال دارد. تاسیس بنگاه شیمیایی و به دنبال آن آغاز عملیات احداث کارخانه کود شیمیایی در سال ١٣٣٨، موجب پیدایش این صنعت در ایران شد.
در سال ١٣٤٣ به منظور تمرکز و توسعه این صنعت، شرکت ملی صنایع پتروشیمی تاسیس شد و کار خود را آغاز کرد.
هدف از تاسیس این شرکت، تولید فرآوردههای پتروشیمی و شیمیایی از نفت، مشتقات نفتی، گازهای طبیعی و سایر مواد خام، اعم از آلی و معدنی بود.
در مجموعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی، شرکتهای پتروشیمی خوزستان، بوعلی، امیرکبیر، مارون، فجر، فن آوران، شهید تندگویان و سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، مجریان طرحهای صنایع پتروشیمی در برنامه دوم هستند و شرکتهای پتروشیمی مشعل داران، پارس، مبین، برزویه، زاگرس، جم، اروند و دماوند مجریان طرحهای صنایع پتروشیمی در برنامه سوم محسوب میشوند.
شرکت پتروشیمی پویش نیز مجری طرحهای نیمه صنعتی و شرکتهای پتروشیمی رهآوران فنون جنوب و راهبران پتروشیمی نیز از جمله شرکتهای آموزشی این مجموعه به شمار میروند.
شركت ملي صنايع پتروشيمي وابسته به وزارت نفت دولت جمهوري اسلامي ايران
شركت ملي صنايع پتروشيمي وابسته به وزارت نفت دولت جمهوري اسلامي ايران ميباشد . اين شركت مسئوليت توسعه هر عمليات در صنعت پتروشيمي كشور رابعهده دارد.
دربدو تاسيس در سال 1343 هجري شمسي ،اين شركت فعاليت خود رابا واحد كوچك توليدي كود شيميايي شيراز آغاز نموده و در حال حاضر دومين توليد كننده و صادر كننده فرآورده هاي پتروشيمي در خاورميانه ميباشد و در طول ساليان اخير نه تنها با افزايش حجم و گوناگوني محصولات بلكه با پيشرفت در زمينه هاي تحقيقاتي و تكنولوژي بسوي خودكفايي گام نهاده است.
مرحله پيدايش
بهره برداري از واحد توليد كود شيميايي شيراز در سال 1342
تاسيس شركت ملي صنايع پتروشيمي در سال 1342
مرحله گسترش اوليه
توسعه صنعت در قالب سه برنامه عمراني در سالهاي 1342 تا 1365
تامين نياز داخلي به كودهاي شيميايي ومواد پايه پتروشيميايي و شيميائي
احداث مجتمع هاي پتروشيمي متعدد از جمله بندرامام (ايران ـ ژاپن ) ، فارابي (ايران نيپون) ، خارك،پازارگاد ،كربن اهواز(ايران ) ، رازي (شاهپور)و طرحهاي توسعه پتروشيمي شيراز
مرحله ركود
به حداقل رسيدن فعاليتهاي توليدي شركت در سالهاي دفاع مقدس تا اواسط سال 1367
تكميل طرح توسعه پتروشيمي شيراز
توقف احداث پتروشيمي بندرامام
مرحله تجديد حيات و بازسازي
بازسازي مجتمع هاي آسيب ديده در جنگ در طي برنامه اول توسعه در سالهاي 1368 تا 1373
بهره برداري از برخي طرحهاي اساسي شامل پتروشيمي اصفهان ، اراك و تكميل مجتمع بندرامام
توسعه صادرات و خصوصي سازي وسود دهي در برنامه پنج ساله دوم در سالهاي 1374 تا 1378
افزايش توليد سالانه محصولات از 4/2 به 11 ميليون تن در سال با بهره برداري از طرحهاي باقيمانده از برنامه پنجساله اول
مرحله جهش و تثبيت
سرآغازي براي جهاني شدن صنعت بر پايه تجربيات برنامه هاي اول و دوم در برنامه سوم توسعه
توسعه صادرات و ارتقاء صنعت در صادرات غير نفتي
گسترش خصوصي سازي و توجه خاص به تحقيق و توسعه
استفاده بهينه از ظرفيتهاي موجود و ايجاد ظرفيتهاي توليد جديد
تا اين مقطع از برنامه سوم، علاوه بر بهره برداري از طرحهايMTBEو پارازايلين بندرامام ، پليمرهاي مهندسي و فازهاي اول الفين ششم و آروماتيك سوم ، ساير طرحها نيز در مرحله پاياني نصب بوده و به تدريج در خط توليد قرار خواهند گرفت .
اين درحالي است كه برنامه بلند مدت شركت ملي صنايع پتروشيمي از طريق اجراي برنامه هاي چهارم و پنجم براي دستيابي به فروش 20 ميليارد دلار محصولات پتروشيمي هدف گذاري شده است . در اين راستا شركت ملي صنايع پتروشيمي در سالهاي اخير تمامي تلاش وهمت خود را به كار بسته تا با دستيابي به موقعيت برتر و حداكثر استفاده از مزيتهاي نسبي كشور حضوري موثر تر ، در منطقه و جهان بدست آورد . نماد چنين حضوري ، تغييرات شاخص ها و متغيرهاي اقتصادي بنگاه ، چون توليد ، صادرات سرمايه گذاري ، ارزش افزوده و سهم در توليد ملي ، مشاركتهاي منطقه اي و گستردگي بازارهاي هدف صادراتي در سه برنامه پنج ساله كشور بخصوص در برنامه سوم است ، كه مهمترين پيش نيازهاي برنامه هاي آتي توسعه پتروشيمي را فراهم مي آورند.
صنايع پتروشيمی (به انگليسی: Petrochemical industry)، بخشی از صنايع شيميايی است که فرآوردههای شيميايی را از مواد خام حاصل از نفت يا گاز طبيعی توليد میکند. امروزه فرآوردههای نفتی علاوه بر مصرف در زمينه سوخت وسايل نقليه، روغن موتور و غيره، در تهيه بسياری از قطعات مورد نياز ساخت وسايط نقليه، نقش ارزندهای دارد. فرآوردههای نفتی در تهيه سوخت موشکهای هدايت کننده، سفينههای فضايی و ماهوارهها و حتی در ساخت بسياری از قطعات داخلی آنها کاربرد اساسی دارد. مادهٔ اوليهٔ بيشتر داروها و حتی آنتیبيوتيکها از ترکيبات نفتی مشتق میشود.ديد کلی صنايع پتروشيمی(Petrochemical industry)، بخشی از صنايع شيميايی است که فرآوردههای شيميايی را از مواد خام حاصل از نفت يا گاز طبيعی توليد میکند. تا پيش از وارد شدن نفت به مفهوم امروزی در زندگی انسان، مواد شيميايی مورد نياز، بر اثر تغيير و تبديل صنايع گياهی و حيوانی بدست میآمد. اما در اوايل قرن بيستم نفت خام و گاز طبيعی به عنوان ماده اوليه برای تهيه بسياری از ترکيبات مورد نياز انسان، اهميت حياتی و روز افزونی پيدا کرده است.
img/daneshnameh_up/4/43/p-palayesh.jpg
با توسعه و پيشرفت تکنولوژی حفاری در اواسط قرن نوزدهم و تکنولوژی تقطير و پالايش نفت در اواخر قرن نوزدهم و استفاده از آن در موارد غير سوختی، جهش حيرتآوری بوجود آمد. بطوری که امروزه صنايع پتروشيمی نفش اساسی و بنيادی در رفع نياز عمومی جامعه به عهده دارد. صنايع گوناگون پتروشيمی نفت و مشتقات آن نه تنها در برآوردن نيازهای انسان در زمينه سوخت، انرژی و الياف نقشی بنيادی دارد، بلکه پيدايش و تکامل صنايع گوناگون مهمی را موجب شد که به پارهای از آنها اشاره میشود.
همزمان با پالايش نفت خام، کاربرد موتورهای درون سوز جنبه عمومی به خود گرفت و ميليونها ماشين بنزين سوز به بازار عرضه شد.امروزه فرآوردههای نفتی علاوه بر مصرف در زمينه سوخت وسايل نقليه، روغن موتور و غيره، در تهيه بسياری از قطعات مورد نياز ساخت وسايط نقليه، نقش ارزندهای دارد و تلاش بر اين است تا بدنه اتومبيل را از مواد پلاستيکی که آنها را ازپليمريزاسيون ترکيبات نفتی میتوان بدست آورد، بسازند. ماده اوليه بيشتر داروها و حتی آنتیبيوتيکها از ترکيبات نفتی مشتق میشود. بويژه تقريبا تمام مواد پاک کننده، باکتری کشها و غيره، از مشتقات نفتی و محصولات پتروشيمی میباشد.
تصوير مولکول C60
ترکيبات نفت خام و فراوردههای نفتی اتمهای کربن و هيدروژن بطور حيرت آوری میتوانند ضمن ترکيب شدن با يکديگر، تعداد فوقالعاده زيادی از ترکيبات هيدروکربنی زنجيری و حلقوی آروماتيکی را بوجود آورند، بطوری که تا کنون هيدروکربنی که در ساختار مولکولی آن 60 اتم کربن شرکت داشته باشد، رديابی شده است. از طرفی با افزايش تعداد اتمهای کربن بر تعداد ايزومرهای هيدروکربنی نيز افزوده میشود. بطور مثال هيدروکربنی که 30 اتم کربن داشته باشد، میتواند بيش از چهار ميليارد ترکيب هيدروکربنی ايزومر تشکيل دهد. علاوه بر اين، با توجه به اينکه در نفت خام، ترکيبات هيدروکربنی سير شده نيز فراوانند، تعداد ترکيبهای موجود در آن، فوقالعاده زياد و گوناگون است. اين گوناگونی با شرکت اتمهای ديگر مانند گوگرد، نيتروژن و اکسيژن در زنجير هيدروکربنها به مراتب بيشتر میشود. ترکيبات عمده موجود در نفت خام ترکيبات عمده موجود در نفت خام عبارتند از:هيدروکربنهای سير شده زنجيری به فرمول کلی CnH2n+2، هيدروکربنهای سير شده حلقوی به فرمول عمومی CnH2n که اصطلاحا آنرا نفتن گويند و هيدروکربنهای سيرنشده زنجيری اتيلن و استيلن. هرچه درصد تشکيل دهندههای نفت در دماهای پايين بيشتر باشد، مرغوبيت آن بيشتر است. گازهای طبيعی گازهای طبيعی، بخش گازی شکل مواد نفتی است که همراه با نفت خام در مخازن زيرزمينی وجود دارد و يا از تقطير نفت خام در پايينتر از 200C بدست میآيد. گازهای طبيعی، مخلوطی طبيعی از گازهای متان ( قسمت عمده حدود 85 درصد ) پروپان، بوتان، منو اکسيد کربن و هيدروژن (گاز سنتز) همراه با مقداری دوده است. مصرف عمده آن در کشورهای غير صنعتی به عنوان يک ماده سوختی است. ولی در کشورهای صنعتی از آن در تهيه بسياری از فرآوردههای شيميايی و صنعتی بسيار مفيد و ضروری استفاده میکنند.
تصوير
محصولات صنایع پتروشيمی ايران محصولات عمدهای که توسط واحدهای صنايع پتروشيمی ايران توليد میشوند عمدتا عبارتند از: کودهای شيميايی، اوره، فسفات دیآمونيم، کودهای مخلوط نيترات آمونيم، مواد اوليه پلاستيک، پی ـ وی ـ سی و دی ـ او ـ پی، مواد شيميايی نظير اسيد سولفوريک، اسيد کلریدريک، آمونياک، گوگرد، دوده و ....
این مواد شامل یک سری از ترکیبات معدنی و آلی میباشند که به طرق مختلف ، موجب از بین رفتن آفات حیوانی و گیاهی میگردند. از آفات حیوانی میتوان انواع حشرات موذی ، جوندگان و از آفات گیاهی ، قارچها و علفهای هرز را نام برد.
ارتباط مواد دفع آفات با صنایع پتروشیمی
این مواد از دو نقطه نظر با صنایع پتروشیمی ارتباط پیدا میکنند. اول آنکه بعضی از آنها را میتوان مستقیما از سنتز هیدروکربنهای نفتی تهیه نمود. دوم اینکه اغلب این مواد را بایستی در حلالهای نفتی ، حل کرده و سپس مورد استفاده قرار داد
.
حشرهکش ها
حشرهکشها را در رابطه با نحوه اثر آنها به سه گروه زیر تقسیم میکنند.
سموم داخلی
سموم داخلی یا سمومی که از راه معده و دستگاه گوارش حشرات را مسموم میکنند، مانند ترکیبات آرسنیک ، فلوئور و آنتیموان.
سموم تماسی
سموم تماسی ترکیباتی هستند که از راه پوست ، جذب بدن حشرات شده و آنها را از بین میبرند. این سموم ممکن است، معدنی مانند گوگرد و پلیسولفورها ، یا گیاهی مانند نیکوتین و یا سموم آلی مصنوعی (ترکیبات کلره و فسفره) مانند ددت باشند.
سموم گاز
سموم گاز ترکیباتی هستند که به صورت گاز ، حشره را تحت تاثیر قرار میدهند. اگر این سموم به صورت مایع یا جامد باشند، باید به آسانی قابلیت تبخیر و یا تصعید داشته باشند تا به صورت گاز در آمده و حشرات را متاثر کنند. مهمترین این سموم عبارتند از اسید سیانیدریک ( HCN) ، برمید متیل ( CH3Br) ، سولفید کربن CS2 و پارادیکلرو بنزن C6H4Cl2.
قارچکش ها
قارچها به علت نداشتن کلروفیل ، قادر به تهیه مواد قندی نبوده و به صورت پارازیت بر روی درختان یا بوتههای مجاور زندگی میکنند. از ترکیباتی که به عنوان سم برای مبارزه با قارچها بکار میروند، میتوان دایرین و کرانیل (Chloranil ) را نام برد. کلرانیل را میتوان از ترکیب سیکلو هگزان و اکسیژن و اسید کلریدریک بدست آورد.
علفکش ها
این سموم موجب از بین رفتن علفهای هرزی که در مجاورت گیاهان مفید روئیدهاند، میشود. گیاهان خودرو علاوه بر اینکه در مزارع مقدار زیادی آب و مواد غذایی را توسط ریشه خود جذب مینمایند، از میزان نور و حرارت محیط کشت گیاهان مفید کاسته و در نتیجه محصول را کم میکنند. همچنین علفهای هرز ، موجب افزایش هزینه کشت و برداشت میشوند. همچنین هرگاه از محصول بدست آمده به عنوان بذر در بهرهبرداری دیگر استفاده شود، سبب آلودگی کشت شده، در سالهای آیش نیز مقداری مواد غذایی و رطوبت زمین را مصرف میکنند. در مورد انتخاب نوع علفکش لازم است به دو نکته اساسی زیر توجه شود:
* نباید علفکش بر روی کشت اصلی ، اثر نامطلوبی داشته باشد.
* باید بوسیله علفکش بتوان علفهای هرز مشخصی را از بین برد و سم بکار برده شده اثر قطعی بر روی علف هرز موجود داشته باشد.
ترکیبات معدنی که برای این منظور بکار برده میشوند عبارتند از آرسنیت سدیم ، بوراتها ، کلرات سدیم. نمونه سوم حاصل از ترکیبات آلی برای مبارزه با علفهای هرز ، مشتقات اسید نفیتل فتال آمیک (M.P.A) میباشند، در تجارت به نامهای آلاناپ ( Alanap) یافت شده و به صورت امولسیون 23.6% در مزارع و سبزیزارها بکار میروند.
علفکشهای گازی
این ترکیبات ، به صورت مایع در مزارع وارد شده و سپس در حرارت به بخار یا گاز تبدیل میشوند. بخارات و گازهای محلول حاصل بر روی علفهای هرز اثر نموده و موجب از بین رفتن آنها میگردند. از علفکشهای گازی میتوان برمید متیل و سولفید کربن را نام برد.
سموم دفع جوندگان
مهمترین این سموم عبارتند از:
انیدرید آرسنو (As2O3)
محلول 3 تا 5 درصد آن را با آب مخلوط میکنند. برای تهیه آن ، سولفورهای آرسنیکدار را در هوا میسوزانند و انیدرید آرسنو به صورت بخار متصاعد میشود که آن را در محفظههای مخصوصی سرد میکنند.
سولفات تالیم (Tl2SO4)
سولفات تالیم و نیز استات آن ، به عنوان سم جوندگان مصرف میشود. این سموم را به صورت طعمه بکار میبرند و آن را به نسبت یک درصد با آرد مخلوط میکنند.
فسفید روی (Zn3P2)
این سم را نیز برای از بین بردن جوندگان ، با غلات یا آرد به نسبت یک تا چهار درصد مخلوط میکند.
تاریخ: جمعه 7 بهمن 1390 - 12:27 عنوان: پاسخ به «اهميت صنايع شيميايي و پتروشيمي در توسعه كارافريني و ثروت»
مدیر انجمن
عضو شده در: 30 بهمن 1388 پست: 2274
امتياز: 60455
اهميت صنايع پتروشيمي در توسعه كشاورزي بوسيله عايق هاي پلاستيكي
بازيابي اب بوسيله عايق هاي هاي پلاستيك و لوله هاي پلاستيكي
براي جمع آوري آب هاي جاري باران استفاده از عايق هاي كلفت پلاستيكي و لوله هاي پلاستيكي بزرگ در مناطق خشك روشهايي است كه امروزه كارشناسان كشاورزي از ان با ابتكارات مناسب استفاده مي كنند و اين آب ها در منبع هايي جمع و براي كشت و كار مورد استفاده قرار ميگيرند. يكي از موارد استفاده از پلاسيتك در كشت و زرع مزارع و نيز در روش گلخانه اي مي باشد.
صنایع شیمیایی معدنی صنایع شیمیایی معدنی ، دسته ای از صنایع تولیدی هستند که از برخی مواد شیمیایی معدنی یا سنگهای استخراج شده از معدنها بهعنوان ماده اولیه استفاده میکنند. صنایع شیشه ، کاشی و سرامیک ، گچ ، آهک ، سیمان ، باتریسازی ، تولید مواد شیمیایی معدنی (اسیدها ، بازها ، نمکها) ، ساخت رنگدانهها ، گازهای صنعتی (مانند کلر) و ترکیبات کلردار معدنی (نظیر مواد رنگبر) ، نمونههایی از صنایع شیمیایی معدنی مي باشد.
منبع گزارش مجله رشد
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید