عضو شده در: 3 فروردین 1387 پست: 64 محل سکونت: saveh
امتياز: 1825
يِي بُبا و پِسِر، اِز آباديشون دِر امِدِن بِرِن آبادي ديگه. يِي خَر داشتِن. بُبا سووار شُد پِسِرِش پياده دُمبالِش را(ه) ايفتاد. يِخورده را(ه) كي بَرُفتِن، به يِي نَفِر برخوردِن كي اِز روبروشون ميآمِد. گُفتي كي: چه بُبا بي انصافي، خودِش سوُوار شده، بِچِشا دُمبالِش بِنداختِه.
بُبا پياده شد و پِسرِشا سووار كِرد، باز يخورده را(ه) ديگه كي بَرُفتِن يي نفر ديگه پيدا شد و گُفتي كي: جِوُن، حِيا ني ميكنه خودش سوُوار خر شده بُباشا پياده بِنداخته دُمبالش.
دَفِه سوم بُبا و پِسِر هر دو سوُوار شُدِن. به نَفر سوم برخوردِن كي گُفت: بُباتون دِرايه، چَقَدْر مردم بي رَحْمِن، خر زَبُن بسته بيچاره را دو پُشتِه سوُوار شُدِين.
دَفِه چهارُم هر دو تا شون پياده شُدِن و خر خالي را جِلِو بِنداختِن و به نفر چارُمي بِرسيدِن. اودِه گُفتي كي: اِي اينارو بيبين چَقَدرْ نادُنِن. خرا بَشتيِن خالي ميرِه دوتايي دنبالش دِ بِدِو بِدِو ميكُنِن. خاب بُبا ييكي تون سوُوار شيد.
مَرد وا پِسِرِش گُفتي كي: بُباجُن بيبيدي اين مَرُدما، هر كاري كني ايراد ميگيرِن و يي چيزي ميگِن.
پس تو وا مَردُم كار نِداشتِه باش هر كاري كي ميخواي كُني، عَقلِتا وَر كار بِنداز.
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید شما نمیتوانید به نوشته های خود فایلی پیوست نمایید شما نمیتوانید فایلهای پیوست این انجمن را دریافت نمایید